اشاره: عزت دریاپور، متولد پاییز ۱۳۵۹ خورشیدی در شهر بوشهر است. وی که در سال ۱۳۸۶ در رشته ی پزشکی (پزشک عمومی) فارغ التحصیل شده، در درمانگاه ها و بیمارستاهای بوشهر مشغول به طبابت است. وی از ناحیه ی پای چپ به دلیل پولیومیست (فلج اطفال) در دوران کودکی دچار معلولیت جسمی و حرکتی می شود. دریاپور از سال ۱۳۷۹ در انجمن های جسمی – حرکتی بوشهر فعالیت های مختلفی داشته و سه سال بعد با همکاری تعدادی از دوستان «انجمن معلولین ضایعات نخاعی استان بوشهر» را به ثبت می رساند که هم اکنون نیز در بوشهر فعال است و به ارایه ی مشاوره ی درمانی به مراجعه کنندگان سراسر استان بوشهر می پردازد.
هامون: وقتی دچار معلولیت شدی چه خلاء هایی وجود داشت، از همان اوایل امر چه کمبودهایی و چه کارهایی خلاء اشان را حس کردی و فکر می کنی باید انجام می شد تا راحت تر موضوع معلولیت جا می افتاد؟
انسان در دوران کودکی متوجه تفاوت های جسمی خود با دیگران می شود. اما تنها تفاوت بچه ی سالم (به لحاظ جسمی) با بچه ی معلول عدم توانایی در بازی های گروهی آنان است. من هم مثل همه ی بچه های معلول دیگر این تجربه را پشت سر گذرانده ام، ولی این معلولیت باعث معدودیت و عقب افتادن من از درس و از دست دادن انگیزه ی ادامه تحصیل من نشد.
هامون: در سطح شهر چه کمبودهایی برای برآورده کردن نیازهای یک فرد ِ دچار ِ معلولیت که دسترسی نابرابر با یک شهروند دیگر دارد، قابل بحث است؟
زندگی یک معلول در جامعه ما، به خصوص در استان ما- بوشهر- سختی های خاص خود را دارد، که برای هر کس قابل درک نیست. عدم مناسب سازی شهر بوشهر (خیابان ها، پارک ها، پاساژها و معابر عمومی و مکان های تفریحی) نخستین و بزرگ ترین مشکل هر معلولی می باشد. این مکان ها اغلب برای افراد دارای معلولیت قابل استفاده نیست و علی رغم پی گیری های فراوان تغییرات محسوسی حاصل نشده است. بارها شاهد زمین خوردن و پرت شدن این افراد از روی پله ها و شیب های غیراستاندارد بوده ایم.
هامون: برای دعوت کردن معلولین بیماران ضایع نخاعی جهت حضور اجتماعی به خود آنها،خانواده ها و تشکل های غیردولتی چه پیشنهاداتی دارید؟ برای تغییر نگرش و حمایت های اجتماعی معلولین چه اقداماتی باید انجام داد؟
اشتغال معلولین نکته یی مهم است که در سطح جامعه به دقت به آن توجهی نمی شود. معلولینی که از تحصیلات دانشگاهی و تخصصی برخوردارند، تنها به دلیل محدودیت های جسمی کماکان بی کار هستند و اکثر ادارات و سازمان ها طرح سه درصد اشتغال معلولین را اجرا نمی کنند و گاهن از آن هم بی خبر و بی اطلاع هستند.
ماده هفتم قانون جامع حمایت از حقوق معلولان مصوب مجلس شورای اسلامی تصریح کرده است:«دولت مؤظف است جهت ایجاد فرصتهای شغلی برای افراد معلول حداقل سه درصد (۳%) از مجوزهای استخدامی (رسمی- پیمانی- کارگری) دستگاههای دولتی و عمومی اعم از وزارتخانهها، سازمانها، مؤسسات، شرکتها و نهادهای عمومی و انقلابی و دیگر دستگاههایی که از بودجه عمومی کشور استفاده مینمایند به افراد معلول واجد شرایط. اختصاص یابد. در بندهای همین ماده، قانون گذار افزوده است:«حداقل شصت درصد از پست های سازمانی تلفنچی (اپراتور تلفن) دستگاهها، شرکتهای دولتی و نهادهای عمومی به افراد نابینا و کمبینا و معلولان جسمی و حرکتی اختصاص یابد و هم چنین حداقل شصت درصد از پستهای سازمانی متصدی دفتری و ماشیننویسی دستگاهها، شرکتها و نهادهای عمومی به معلولین جسمی ـ حرکتی اختصاص می یابد. قانون گذار در تبصره ای هم یادآور شده:«کلیه وزارتخانهها، سازمانها، مؤسسات و شرکتهای دولتی و نهادهای عمومی و انقلابی مجازند تا سقف مجوزهای استخدامی سالانه خود، افراد نابینا و ناشنوا و معلولین جسمی ـ حرکتی واجد شرایط را راسن به صورت موردی و بدون برگزاری آزمون استخدامی به کار گیرند.»
به گمان من تجربه نشان داده است، معلولین ما بسیار توانمندتر از افراد به ظاهر سالم اجتماع، فعالیت های شخصی و اجتماعی و کاری خود را پی گیر هستند. این موضوع- عدم اشتغال معلولین- باعث شده است اکثر معلولین استان یا بی کار باشند یا به شغل های کاذب و نامربوط به مدرک خود مشغول باشند و حقوق ناچیزی دریافت کنند و با توجه به تورم سال های اخیر، باعث کاهش امید به زنده گی آنان شده است. علاوه بر این حضور در جامعه به انسان شخصیت اجتماعی می دهد و معلولین ما اکثرن به دلیل نداشتن این موقعیت افرادی منزوی و گوشه گیر هستند. شایان ذکر است تا زمانی که انسان خود را از نظر مالی و اجتماعی و روحی بی نیاز نداند، حاضر به تشکیل زندگی مشترک نیست و این یکی از بزرگ ترین معضلات جامعه ی معلولین است که خانواده های آنان نیز در این زمینه بی تقصیر نیستند. خانواده ها باید بدانند فرد معلول نیز مثل سایر انسان ها نیاز به معاشرت و تشکیل زنده گی مشترک دارد و حمایت آنان از فرد باعث ارتقای کیفیت زندگی وی می شود.
قابل بیان است در سال های اخیر انجمن ضایعات نخاعی استان بوشهر با مدیریت خود این افراد فعالیت های خوب و سازنده یی انجام داده تند که باعث حضور بیشتر افراد معلول در جامعه و دلگرمی آنان شده و موقعیت های شغلی و تشکیل زندگی مشترک را در این افراد افزایش داده است.
هامون: با توجه به مصوبه ی قانون جامع حمایت از معلولین (۱۳۸۳) توسط مجلس شورای اسلامی، ارزیابی اتان از این قانون شانزده ماده یی چیست و اعمال این قانون را در سطح استان بوشهر چه گونه ارزیابی می کنید؟
قانون حمایت از معلولین که سال ها پیش و در دولت دکترسیدمحمد خاتمی تصویب شده تقریبن هیچ گونه ضمانت اجرایی ندارد و موارد اصلی و حیاتی آن به بهانه های واهی اجرا نمی شود و باعث نارضایتی معلولین از مسئولین استانی شده است. به عنوان یک معلول بوشهری، می خواهم بگویم الان وقت هوشیار شدن است، سالهاست نتوانستیم از حق خود دفاع کنیم و زمین خورده ایم. سالهاست با مشکلات زیادی رو به رو شدیم، اما خاموش ماندیم. وظیفه ی ماست که از این به بعد خودمان به دنبال گرفتن حق خود و پی گیر مطالبات مدنی و اجتماعی معلولین در سطح جامعه باشیم. معلولین خود باید دست به دست هم بدهند و از حق خود دفاع کرده و با تشکیل گروه های مختلف در حوزه ی معلولیت کارهای جمعی و سامان دهی شده انجام دهیم.