عباس جاودانی:
در انتخابات ۲۴ خرداد ماه تعداد زنان کاندیدا شده و راه یافته به شورای اسلامی شهر و روستا در نقاط مختلف کشور قابل توجه بود، اما در شهر اهرم مرکز شهرستان تنگستان استان بوشهر اما سهم زنان در تعداد ثبت نام کاندیداتوری ناچیز (از۲۵ نفر،۲۲نفرمرد و۳نفر زن) و موفقیت آنان در شورای شهرچهارم نیزصفر بود. متاسفانه برخلاف سایر شهرستانهای استان در دیگر شهرهای شهرستان تنگستان یعنی شهر دلوار و آباد نیز در شورای چهارم نام خانمی به چشم نمی خورد. تحلیل این موضوع که علت میزان استقبال کم رنگ زنان شهر اهرم برای کاندیداتوری در شورای شهرچهارم را به مجالی دیگر می سپاریم و به این سوال پاسخ می دهیم که چرا هر سه کاندیدای زن دراین دوره انتخابات شورای شهرشکست خوردند؟ معمولا هر مسابقه داری قوائد رقابتی خاص خود می باشد که هر مسابقه دهنده ای باید این قوائد را بخوبی بشناسد و از آن در مسابقه به نحو شایسته ای استفاده نماید. درمبارزات انتخاباتی یکی از ابزارهای مهم برای پیروزی، تبلیغات می باشد. در رقابت های انتخاباتی بعضا یک تصویرمناسب، طرح ابتکاری ونوشتن یک کلمه یا جمله با معنا توانسته موجی از آراء را به سمت کاندیدایی روانه کند. تاثیرتبلیغات هوشمندانه با پشتوانه فکری قوی در موفقیت نامزدهای انتخاباتی برهیچ کس پوشیده نیست، اما کاندیداهای زن در شهراهرم از این پتانسیل قوی هیج استفاده ای نبردند. هرسه کاندیدا فاقد ستاد تبلیغاتی بوده وتنها دونفر به چاپ بروشورهای کوچک و کم اثر اتکاء کرده بودند. مقایسه تبلیغات کاندیداهای زن در شهر بوشهر، برازجان و خورموج با شهر اهرم نشان می دهد که آنان بخوبی از این مزیت بهره برده ودرپیروزی آنها نقش بسزایی داشته است. وقتی کاندیدای خانمی از انتشار تصویر خود درایام تبلیغات اباء دارد یا توان سخنرانی در جمع وظاهر شدن در انظار عمومی را ندارد، چطور می توان از اوانتظار برآوردن مطالبات مردم شهر را داشت؟ به دلیل ضعیف و نامناسب بودن فعالیت احزاب در کشور درهر انتخاباتی کاندیداها باید تلاش مضاعفی داشته تا خود را به مردم معرفی نمایند، پروسه ای که انرژی بر بوده و در مواردی کاندیدایی علیرغم شایستگی نتوانسته خود را به مردم نزدیک نماید. سه کاندید مورد نظر بجزءشغل خود (دونفرفرهنگی ویک نفرکارمند) چندان فعالیت چشمگیر اجتماعی نداشته وبرای عموم مردم ناشناخته بودند. در شهرهای کوچک و کم جمعیت با کمترین فعالیت مدنی می توان طرفداران خاص خود را داشت ولی کاندیداهای مورد نظر فاقد تحرک اجتماعی بوده ودر هیچ انجمن، صنف، نهاد های مدنی غیر دولتی(ان جی او) و…مشارکت ندارند. این روحیه فردگرایی حتی مانع شکل گیری یک ائتلاف بین خود آنهاشده بود. به عنوان نمونه اگرخانم عبداله زاده (جزءلیست اصلاح طلبان) در شهر بوشهر با بیشترین آراء انتخاب می شوند، سهم زیادی از موفقیتش ناشی از فعالیت اجتماعی وی می باشد. از رویکرد هرسه کاندیدا می توان این برداشت را نمود که بدون برنامه و اصلا برای پیروزی وارد رقابت انتخاباتی نشده بودند. شاید صرف ثبت نام و تائید صلاحیت سقف آرزوهای آنها در انتخابات بوده است. معمولا در مناطق کوچک آراء مدنی نیست و بیشتر رنگ ایل وتبار نتیجه را مشخص می کند، مثلا در شهر برازجان آرای بسیار زیاد منتخب اول شهر که مربوط به یک خانم می باشد از این منظر است. غیر بومی بودن یکی از کاندیداها وضعیف بودن فاکتور فامیلی درکم رای بودن این گروه تاثیرزیادی داشته است. شورای شهر نیاز به افراد با تخصص در حوزه عمران شهری دارد. کاندیداهای زن این دوره هیچ تخصصی در این زمینه نداشته و نمی توان ازمردم انتظار داشت به افرادی که فاقد تخصص های لازم هستند رای دهند. بروز مسائل و مشکلات و اتهامات پیرامون شورای سوم شهر این ذهنیت را ایجاد کرده بود که شورای چهارم نیازمند مردان قوی است که بتوانند در مقابل لابی های فراروی شورا ایستادگی نماید. بنابرین موجی که برای تصاحب شورای چهارم ایجاد شده بود از جنس مردانه بود تا زنانه. برای تاثیر گذاری در اجتماع، زنان فرهیخته شهر اهرم می توانند با تشکیل نهادهای مدنی غیر دولتی افراد علاقمند وزبده را شناسایی و برای فعالیت هایی سیاسی-اجتماعی نظیر انتخابات شورای شهربرنامه ریزی کنند.
*روزنامه نگار و کارشناس ارشد جغرافیا و برنامه ریزی شهری