رولد دال نویسنده ی داستان های زیبایی هم چون ماتیلدا، چارلی و کارخانه ی شکلات سازی، انجمن جادوگران، غول بزرگ مهربان و … در مورد شناخت کودکان و نگریستن به دنیا از دریچه ی چشم کودکان، جملات جالب و تامل برانگیزی می گوید؛ این نویسنده برجسته ی ادبیات کودک و نوجوان خطاب به بزرگسالان می گوید : «اگر می خواهید زندگی را از منظر چشم یک کودک ببینید، چهار دست و پا بر روی زمین زانو بزنید و به بزرگسالانی که بالای سرتان خیمه زده و به شما امر و نهی می کنند، نگاه کنید». اهمیت شناخت کودک و شیوه ی تعامل با این موجود مبهم و کوچک ولی آشنا و دوست داشتنی همین جاست. ما بزرگسالان، کودکی و کودکانگی خود را خواه یا ناخواه پشت سر گذاشته ایم و همچون پیترپن از دنیای کودکان فاصله گرفته ایم. به عقیده ی صاحب نظران، بسیاری از بزرگسالان کودکان را موجودانی نافرمان و عصیان گر می دانند که با شرارت وارد دنیا و حریم بزرگسالان می شوند وقصد برهم زدن آرامش و نظم دنیای بزرگسالان را دارند. کودکانی که تا هنگام بزرگ شدن و پیوستن به دنیای بزرگسالان، عناصری بیگانه و نامطلوب و قانون گریز به شمار می آیند و چاره ای جز کنترل، تنبیه و تربیت آن ها در محیط آموزشی سخت و زندان وار نیست. ولی حقیقت این است که این جهان فقط به بزرگسالان و منطق آن ها تعلق ندارد؛ زیرا جهان بینی و ایدئولوژی دیگری درست به موازات جهان بینی و قوانین بزرگسالان وجود دارد. قانونی که در فطرت هر کودک وجود دارد، همزمان با تولد او متولد می شود و به او کمک می کند تا در دنیایی که به او نیز تعلق دارد رشد و نمو کند، بیاساید و به شرایط مناسب و آزادی های درخور خویش دست پیدا کند و سرانجام او را به دنیای بزرگسالان بقبولاند. این به آن علت است که بر خلاف آن چه تصور می شود دنیای مطلقی به عنوان دنیای بزرگسالان وجود ندارد که هرگز نتوان به آن وارد شد. همچنان که همه ی ما این حقیقت را به چشم خویش در زندگی دیده و دریافته ایم و همگی ما از دنیای کودکی و نوجوانی قدم به دنیای بزرگسالان نهادهایم. بین این دو دنیا همیشه تقابل هایی وجود داشته است و خواهد داشت. اگر این تقابل در دنیای بزرگسالان و در میان آن ها وجود داشت می توانستیم به مقوله هایی مانند هم اندیشی و قانون گذاری بیاندیشیم ولی حقیقت این است که این بار در مقابل ما کودکانی با منطق کودکانه ی خویش ایستاده اند و از طرفی این دو جهان هرگز دو دنیای جدا از هم نبوده و نیستند و در مرز های به هم پیوسته و نامشخص این دو جهان نوجوانانی هستند که با تحمل سختی های مرحله ی گذار سعی در عبور از مرحله ی محدودیت های کودکی و رسیدن به آزادی ها و شرایط مطلوب تر را در دنیای جوانان و بزرگسالان دارند.
بنابراین و با توجه به این که کودکی دوران گذارو بزرگسالی مرحله¬ی رسیدن به ثبات نسبی است؛ چنین به نظر می رسد که انتظار بی تحرکی، دست به سینه نشستن و عدم تلاش و تکاپو از کودکان و نوجوانان برای شناخت و وارد شدن به دنیای بزرگسالان امری غیر منطقی و البته غیر ممکن باشد. پس آنچه باید تغییر کند نگاه بزرگسالان و شیوه ی پرداختن آن ها به مقوله ی کودکانشان است. کودکانی که به هر حال پس از رسیدن به بلوغ دیگر به دنیای قبلی خویش تعلق ندارند و با ورود هرچند سخت به دنیای بزرگسالان، باری از وظایف و تعهدات و قوانین دنیای بزرگسالی بر دوش آنها گذارده می شود؛ حال چه آماده باشند و چه نباشند.
با توجه به این توضیحات اهمیت ادبیات کودک و نوجوان روشن تر می شود. بزرگسالانی که در دنیای خویش به ثبات نسبی رسیده اند باید به این موضوع توجه داشته باشند که شناخت کودکان و نوجوانان و کشف استعدادها و توانایی های آن ها در هر مرحله از رشد و نیز پی بردن و رسیدگی به نیازهای این نسل جدید بهترین راه پرورش، شکوفایی و هدایت این گروه عظیم و پرانرژی برای داشتن جامعه ای شاد ، سالم، پیشرفته و پویاست.
به عقیده ی قزل ایاغ تلاش برای رسیدن به چنین شناختی و بهره گیری از آن فقط مختص به پدران ، مادران و آموزگاران مدارس نیست بلکه علاوه بر آن، مربیان، نویسندگان، شاعران، تصویرگران، ناشران، فیلم سازان و هنرمندان عرصه ی نمایش و فیلم کودک، برنامه سازان رادیو و تلویزیون، سردبیران و روزنامه نگاران و دست اندرکاران نشریات کودکان و نوجوانان و برنامه ریزان فرهنگی نیز نیازمند چنین شناختی هستند تا حاصل تلاش های هماهنگ و مستمر آن ها سبب بالیدن نسل نوجویی شود، اندیشه ورز، که بکاود، بخواند، بپرسد و روی فرهنگ خود بایستد.
در ایران نیز ادبیات کودکان و نوجوانان در سال¬های اخیر به رغم فراز و نشیب های فراوان با روندی رو به رشد و سازنده همراه بوده است. در این زمینه و از بعد علمی و آکادمیک دانشگاه شیراز با پذیرش نخستین گروه دانشجویان رشته ادبیات کودک و نوجوان در مقطع کارشناسی ارشد در سال ۱۳۸۹ و برگزاری چهار دوره همایش ملی در زمینه ادبیات کودک و نوجوان و نیز انتشار شش دوره از مجلات مطالعات ادبیات کودک با درجه ی علمی و پژوهشی همچنان بر دیگر دانشگاه ها پیشتاز است. اما از نظر قدمت و تجربه بسیاری دیگر از سازمان ها و موسسه های ملی و بین المللی از سال ها پیش در این زمینه فعالیت داشته و با ایجاد انجمن ها و شوراهایی دولتی یا غیر دولتی و نیز برپایی جشنواره ها، همایش ها و نمایشگاه های مختلف در پی یافتن راه ها و روش هایی هستند تا با بهره گیری از آن بتوان ادبیات کودک و نوجوان و مخاطبان آن را بهتر شناخت و تمامی ظرفیت ها و قابلیت های ادبیات کودک را برای خدمت به این نسل آینده دار به کار بست. و خوشبختانه نیز بسیاری از این تلاش ها به ثمر نشسته است. در پایان این مقاله برای نمونه به پیشینه و فعالیت های کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به عنوان یکی از متولیان این امر اشاره ی کوتاهی خواهیم داشت:
کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان: ابتدا در سال ۱۳۴۵ به صورت موسسه ای نیمهدولتی و با هدف پرورش ذوقی کودکان و نوجوانان از طریق مواد خواندنی تاسیس شده است و در شاخه هایی مانند تالیف، تصویر و انتشار کتاب کودک، ایجاد کتابخانه ها ی عمومی خاص کودک و نیز سرمایه گذاری برای فیلم و تتاتر و موسیقی و برگزاری جشنواره های متعدد در زمینه ادبیات کودک فعالیت می کند. پس از پیروزی انقلاب ۵۷ نیز این نهاد در سال ۱۳۵۸ با تغییر اساسنامه و هیئت امنا تبدیل به سازمانی دولتی شد که زیر نظر آموزش و پرورش اداره می¬شود. تاسیس مرکز عرضه¬ی کتاب، برگزاری دوره¬های آموزشی و فرهنگی و هنری خاص کودکان و نوجوانان در سراسر ایران و برگزاری جشنواره ها و نمایشگاه با همکاری موسسه های ملی و بین المللی و … از جمله فعالیت های کانون است. کانون در حال حاضر در سراسر ایران مراکز آفرینش ادبی و هنری دارد. کتابخانه ی مرجع کانون یکی از مراکز مهم اطلاع رسانی و پژوهشی ادبیات کودکان است.
• منبع: قزل ایاغ، ثریا. (۱۳۸۶). ادبیات کودکان و نوجوانان و ترویج خواندن. تهران: سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها (انتشارات سمت) – سایت ketabak.org
*کارشناس ارشد ادبیات کودک و نوجوان