رشتهای که مقالات این کتاب را به هم پیوند میدهد، «انسان ایرانی» است که بیش از هر چیز سرنوشت او ضرورت و اهمیت پیدا میکند. در این نوشتارها دغدغۀ نویسنده جستن امکانات و محدودیتهایی بوده که به کار خواست و خیز انسان ایرانی بیاید و بتواند کمککار او در ساخت سرنوشت و حضور و مشارکت فعالانه و تأثیرگذار در جهان آینده باشد.
انسان ایرانی مفهوم و سپهری کلان است که باید در تعین زمینهای خود بازخوانی شود و مورد تأمل قرار گیرد. رودخانهای که هم در مسیر به محیط شکل میدهد و هم خود رنگ و لعاب از محیط و زمینه میگیرد. این نماد بهتر میتواند نسبت بوطیقا و سیاست و کارکردها و سودمندی و کاربردهایش را برای فردای ما عرضه بدارد. نویسندۀ این کتاب امیدوار است این چند مقاله و نوشتار بتواند مسئلهمندی انسان ایرانی را برای خوانندگان و علاقمندان طرح و تبیین کرده و پیوند بوطیقا و سیاست را چونان راهحلی برای آینده برآورد کرده باشد.
رشتهای که مقالات این کتاب را به هم پیوند میدهد، «انسان ایرانی» است که بیش از هر چیز سرنوشت او ضرورت و اهمیت پیدا میکند. در این نوشتارها دغدغۀ نویسنده جستن امکانات و محدودیتهایی بوده که به کار خواست و خیز انسان ایرانی بیاید و بتواند کمککار او در ساخت سرنوشت و حضور و مشارکت فعالانه و تأثیرگذار در جهان آینده باشد.
مقالۀ نخست کتاب، متن سخنرانی نویسنده است که در آن گزارشی فشرده از کتابی به نام «خودهای ایرانی» داده شده است. این متن بخشی از نشست تخصصی نویسنده با مرتضی بحرانی است؛ او دربارۀ «خود ناامن ایرانی» سخن گفته است. در این سخنرانی به ضرورت پیوند بوطیقا و سیاست اشاره شده و ضمن بیان فشردهای از تجربۀ غرب و اروپا از این پیوند و کارکردها و نتایجش و طرحی از مسئلۀ انسان ایرانی در مقام نمایندگان انسان ایرانی، به نمونههایی از کتاب «خودهای ایرانی» اشاره شده است.
در دو مقالۀ بعدی، مسئلۀ نویسنده این است که چرا دو اندیشمند و مصلح اجتماعی در یک زمان و درگیر مبارزه با قدرت و دچار چالش با موضوعات اصلی زمانۀ خود به یک رویداد تاریخی دو نگاه از بنیاد متفاوت داشتهاند؛ چرا شهید مطهری از حادثۀ عاشورا در مقام حماسه و علی شریعتی بهمثابۀ تراژدی سخن میگوید؟ از نگاه نویسنده انتخاب این دو کنشگر مسلمان و مؤثر میان جوانان و دانشجویان، دلالتی بر واقعیتی در جامعه دارد؛ در یکسوی توجه و اعتقاد به امام حسین و عاشورا به روایت نهاد رسمی و تاریخی روحانیت و از سوی دیگر روایتی مردمیتر و آزاد و برگرفته از فضای فکری مدرن و اومانیستی که با محیط جنبش اجتماعی و دانشجویی پیوند برقرار کرده است، مطرح میشود.
مقالۀ چهارم حاصل سخنرانی نویسنده است که گزارش فشردۀ تحلیلی از طرح پژوهشی با نام «تحلیل تجربۀ زیستۀ انسان در شعر نو فارسی» است. در این نوشتار برای نخستین بار ایدۀ مسئولیتگرایی در توسعه، جایگزین مأموریتگرایی شده و اهمیت و ظرفیتهای آن توضیح داده شده است.
مقالۀ پنجم برگرفته از بخشی از طرح «تجربۀ زیستۀ انسان در شعر فارسی» است که به پیگیری تجربۀ زیستۀ قیصر امینپور پرداخته و شعر متأخرش را واجد درسهایی آموزنده برای سوژۀ حاضر ایرانی میداند؛ فرودآمدن از قاف مدینۀ فاضله به کف زندگی و تنوعات و تکثرها و افتوخیزهای آدمها، شاعر را به سمت درک مسئولیتی تازه و ترسیم امکانها و محدودیتهایی میبرد که سوژهها بتوانند ضمن حفظ فضایل، گامهایی بردارند که هرچه کمتر عارضه و هزینه برای محیط و دیگران داشته باشد. از این نگاه شعر امینپور بوطیقایی است که بهخوبی میتواند به تهذیب و تنظیم سیاست ایرانی بر مدار ارزشهای انسانی مددرسانی کند.
مقالۀ ششم متن تکمیل و ویرایششدۀ گفتگو با ماهنامۀ «سپهر چناران» است. این نوشتار به فرایند فراموششدن انسان در ماجرای توسعه در ایران میپردازد. با نگاه بوطیقایی توسعه در ایران در دام برنامهنویسی افتاده و به مأموریتی اداری تبدیل شده است. در این حالت هیچ تشخیص و برآوردی از آینده در توسعه حضور ندارد و گویی داشتن برنامۀ پنجساله جزئی از ساختار حاکمیتی و فرآیندهای آن است و برای همیشه باید به شکل دورهای تکرار شود.
نوشتار پایانی به نلسون ماندلا میپردازد؛ یکی از معدود رهبران سیاسی معاصر جهان که میتواند برای همۀ انسانها و بهویژه اهالی علوم انسانی در همهجا الگو و درسآموز باشد.
فهرست مطالب کتاب:
* مقدمۀ نویسنده
* در باب اسباب انتخاب مقالات و نوشتارهای این مجموعه
* انسان ایرانی و ناگزیری سرنوشت
توسعه و سرنوشت؛ دوگانۀ درهمتنیده
خودهای ایرانی و مسئولیت ما
* روایت علی شریعتی از عاشورا بهمثابۀ تراژدی
* روایت مرتضی مطهری از عاشورا بهمثابۀ حماسه
* انسان و برنامهنویسی توسعه در ایران
* نلسون ماندلا و تجربۀ دیگری
* سیاستگذاری و برنامهریزی توسعه در ایران؛ مأموریتگرایی یا مسئولیتگرایی؟
* از ذهن تا تجربۀ زیسته؛ تحلیل تطبیقی شعر متقدم و متأخر قیصر امینپور
* سخن آخر