خانواده، به عنوان كوچك‌ترين واحد اجتماعي، در ايران معاصر نقشي دوگانه دارد: از يك‌سو نهادي سنتي است كه ارزش‌ها و هنجارهاي اجتماعي را «بازتوليد» مي‌كند و از سوي ديگر بستري براي شكل‌گيري تغييرات اجتماعي و توسعه «جامعه مدني» است. در اين ميان، «خانواده مدني» مفهومي است كه فراتر از روابط خويشاوندي، به عرصه‌اي براي مشاركت اجتماعي و ايجاد سرمايه اجتماعي تبديل مي‌شود. راه سوم گيدنز، مفهومي از دموكراسي خانوادگي را معرفي مي‌كند كه در آن قدرت به‌صورت عادلانه ميان اعضاي خانواده توزيع شده است.راهي كه هم به ارزش‌هاي گذشته احترام مي‌گذارد ...